دیار نقاشان

دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ايوان مي روم و انگشتانم را

بر پوست كشيده شب مي كشم

چراغهاي رابطه تاريكند

چراغهاي رابطه تاريكند

كسي مرا به آفتاب

معرفي نخواهد كرد

كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردني است.

[ شنبه 26 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 9:53 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]

Every sixty seconds you spend angry, upset or mad, is a full minute of happiness you'll never get back. 
هر 60 ثانیه ای رو که با عصبانیت، ناراحتی و یا دیوانگی بگذرانی، از دست دادن یک دقیقه از خوشبختی است که دیگر به تو باز نمیگردد
 
****

Life is short, Break the rules, Forgive quickly, Kiss slowly, Love truly, Laugh uncontrollably, And never regret anything that made you smile..
زندگی کوتاه است، قواعد را بشکن، سریع فراموش کن، به آرامی ببوس، واقعاً عاشق باش، بدون محدودیت بخند، و هیچ چیزی که باعث خنده ات میگردد را رد نکن...

Send to all the people you care for and don't want to lose in 2009

 

[ جمعه 20 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 9:31 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]

شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟

استاد در جواب گفت: به گندمزار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی!

شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هرچه جلو میرفتم خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پر پشت ترین تا انتهای گندمزار رفتم. استاد جواب داد: عشق یعنی همین!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟

استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی!

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که شاگرد را چه شدو او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم باز دست خالی برگردم.

استاد باز گفت: ازدواج یعنی همین!!
[ جمعه 20 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 9:29 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]

تو شاهکار خالقی تقدیر را باور نکن، بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش 

 زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور نکن 

 تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی ، از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن

خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید، پرواز کن تا آرزو، زنجیر را باور نکن

[ جمعه 20 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 7:11 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]

امشب از اسمان ديده ي تو

روي شعرم ستاره مي بارد

در سکوت سپيد کاغذها

پنجه هايم جرقه مي کارد

شعر ديوانه ي تب الودم

شرمگين از شيار حواهش ها

پيکرش دوباره مي سوزد

عطش جاودان اتش ها

اري اغاز دوست داشتن است

گرچه پايان کار نا پيداست

من به پايان دگر نينديشم

که همين دوست داشتن زيباست

[ شنبه 19 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 1:39 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]

نقاشی من

 

[ چهار شنبه 11 / 7 / 1390برچسب:, ] [ 2:34 بعد از ظهر ] [ نقاش واژه ها ] [ ]